آسمانآسمان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

آسمان دختر خوشگل مامان و بابا

چهارماهگیت مبارک دست سوت هوراااااااااااااااااااااااااااااااا

دختر ناز مامانی امروز17بهمن1391خورشیدی واکسن 4 ماهگیتو رفتیم دکتر پیمان برات زد و قطره هم بهت داد.قربونه دخملیه گلم برم که فقط وقتی واکسن زدی چند قطره اشک ریختی ....... دختر مموشیه من الان سعی میکنی که بشینی و در زاویه 90درجه برمیگردی برات یه سرهمیه جدید گرفتم که خیلی خومشله البته تو سیسمونیت داشتی ولی الان فیکس اندازت بود و توش اذیت میشدی به همین خاطر برات یه چند سایز بزرگترشو گرفتم مامانی خیلی دوست داره شما دختر زیبا و خانومی هستی و بسیار آرومی خدارو شکر ......که تو سالمو سلامت در کنار منو بابایی هستی راستی دختر گلم ولنتاین هم نزدیک کوچوله مامان دوست داری چی بهت هدیه بدیم منو بابایی .ولنتاین روزیه که همه به هم به خاطر علاقه ...
17 بهمن 1391

آسمان زیبایه زندگیم

دختر گل مامان آسمان خانوم 18 مهر تو اومدی به دنیا .این عکس 1روزگیته نفس مامان همه کلی از به دنیا اومدنت ذوقیدن روز 18مهر منو بابایی ساعت9 صبح رفتیم رستوران کاخ نیاوران و صبحانه خوردیم وبعدش اومدیم خونه و چندتا عکس انداختیم و بعد هم من رفتم استراحت کردم. ساعت 2نماز خوندم و ساعت 2:30رفتیم بیمارستان و کارهایه بستری رو انجام دادیم. تو اون روز بخش خیلی شلوغ بود و 11تا عمل سزارین انجام شده بود منو ساعت 10دقیقه به 4 برن اتاق عمل و ساعت4:6دقیقه شما به دنیا اومدی شمارو بعد چند دقیقه اوردن بغلم و من کلی از دیدن شما ذوق زده شدم.عین یه فرشته کوچولو بودی برام .چه لحظه خوبی بود .زایمانم اونقدر سخت نبود عزیز دلم به برکت وجود تو دردهام قابل تحمل ...
10 بهمن 1391

آسمانم سه ماهه میشود هوراااااااااااااااااا

آسمان جانم سه ماهه شدنت مبارک دختر نازم من شما رو در روز 20دی بردم دکتر پیمان دکتر اطفال آنیتا جانم اون هم برا شما دارو تجویز کرد که خدارو شکر رفلاکست بهتر از قبل شده .                         عزیز دل مامانی الان شما سه ماهو22روز شدی و کلی دختر خانومی هستی . .دخترم شبا خیلی خوابت بهتر شده و وقتی بخوابی تا صبح بیدار نمیشی.تو روز هم که بیداری در حال آواز خوندنی.چشمایه خوشگلت هنوز رنگیه بینه قهوه ای و توسی که من میگم رنگ چشمایه بابا جونت هست البته شکلتم هنوز شبیه دایی حسین خاله هانیست .سفیدو بوریتو هم از بابا حمید گرفتی. این عکس ننویه جدیدته این تشکهارو انداختیم حکم ضربه گیر  ...
2 بهمن 1391

دوماهه شدن آسمان جانم

دختر زیبایه من مبارکت باشه دوماهه شدنت .18آذر1391 شما از 52 دوروزگیت تو اتاق خودت میخوابی و حسابی دختر گلی شدی .شبا مامانی میاد بهت سرمیزنه وچکت میکنه وقتایی هم که شیر میخوای با نق نق مامانیو بیدار میکنی و مامان میاد بهت شیر میده . دوست دارم عقشم .الان خیلی هوشیارتر شدی برامون میخندی و با نگاهت به اطرافیان نشون میدی که چه حسی داری کنجاوی یا ناراحتی یا خوشحالی .دیروز واکسن 2ماهگیتو رفتیم و زد یم.بابایی پاهاتو گرفت تا خانومه واکسن بزنه ولی من دلم نیومد و از استرس واکسنت سردرد گرفتم .شب که بابا حمید اومد خونه میگفت خداکنه آسمان متوجه بشه من واسه سلامتیه خودش پاهاشو گرفتم واسه واکسن.دیروزو امروز تب داشتی و با پاشویه تبتو آوردم پایی...
19 آذر 1391

وقتی مامان و بابا خواب ندارن

این روزا منو بابا حمید آرزویه یه شب خواب راحتو داریم و شما شب تا صبح داری یا شیر میخوری یا دل درد داری یا گریه میکنی دیروز منو شما با همدیگه دعوا زدیم وبابایی میانجیگر بین منو شما شده بود خدا کنه زود تر به روال عادی برگردی و اروم بگیری دختر نازم چون منو بابایی واقعا خسته ایم .البته تو کوچولویی و فقط 50روزته وبه قول بابایی شب و روزتو گم کردی . ولی دختر گریه او وشلوغی نیستی و تو کل روز خیلی آرومی و ما به هرکی میگیم شبا نمیخوابی باورشون نمیشه تازه گیا برامون میخندی و کلیم توپولی شدی و خداروشکر وزن گرفتی 10روز دیگه باید واکسن 2ماهگیتو بزنم . دخترم چند روز پیش دهه محرم بود و من و بابایی شما رو به نیت سلامتی علی اصغر کوچول...
7 آذر 1391

دخترم به دنیا خوش اومدی

عزیز دل مامان شما در تاریخ 18 مهر 1391ساعت 4:05به دنیا اومدی که امروز دقیقا 15 روزه که پیش مایی..شما دخملیه بسیار خانومو ارومی هستی کم گریه میکنی و خدارو شکر خیلی آرومی و من و بابایی همش از زیباییه شما ذوقزده ایم .و فکر میکنیم زیباترین نوزادو خدا به ما داده .چشمایه طوسی داری و صورت گرد و سفیدو بوری البته تنت و موهایه خرماییه روشن .وای ببین چقده خوشگلی عشق من   مامانی متاسفانه کامپیوترم هنگیده و نمیتونم عکسایه خوشگلتو بذارم ولی تو اولین فرصت برات عکساتم میذارم بوس برایه دخملیه نازم   خدارو شکر که سلامت اومدی پیشمون .دوست دارم دختر گلم   ...
3 آبان 1391

15مهر1391

دخترک مامان .عزیز دل بابا .عشقه دوست داشتنیه مامان هدا و بابا حمید دیگه باید از تو دل مامان وسایلتو جمع کنی که جهان بزرگ و زیبا در انتظارت هست.چشمان منتظر من و بابا منتظر توست .جهانی پر از نور و رویا و موسیقی در انتظار به دنیا اومدنه تو هست.شما عشقی که دنیایه منو بابا حمیدو میخوای پر از لبخند بکنی .قربون اون صورت زیبات برم این اولین عکسی هست که ما از شما داریم اینجا دخترکم فقط 12 هفتته و دختر بند انگشتیه من بودی ولی الان تو دل مامان بزرگ شدی و کلی مامانی قلمبه شده .اینم دل مامان هدادر39هفته و1 روز ببین چقده بزرگ شدی دخملک مامان. خاله عاطفه هرروز زنگ میزنه بهم میگه نترکیدی .حقم داره چون در حد ترکیدن بزرگ شدم .مامانی شما...
15 مهر 1391

پاییز فرا رسید و تو خواهی امد

   امروز پاییز فرا خواهد رسید.سه فصل در وجود من بودی و در اغاز فصل پاییز به کنارمان خواهی امد اگر دقیقا روزت بخوای بیای 24 روز دیگه در کنار ما هستی و از دل مامان بیرون میای.نگو چه مامان شجاعی دارم منم مثل همه مامانا از زایمان ترس دارم ولی دیدار تو برام از درد مهمتره .   دختر زیبایه من دنیا زیباست و با وجود تو زیباتر خواهد شد عشق مننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن امروز من به مزار مامان الهه خودم رفتم .دلتنگ مادرم بودم .ازش خواستم برایه من و تو دعا کنه  . اگر بود با بودنش زندگی ما زیباترین میشد .ولی حداقل دعایه خیرش هست.باز هم خداروشکر آسمانم با آرامش به دنیا بیا من تا دنیا دنیاست مراقبت هستم ...
8 مهر 1391

لحظه دیدارنزدیک است

دختر گلم من دیروز رفتم دکتر برایه تعیین تاریخ زایمان.دکتر 18مهرساعت 4 بعد از ظهر رو برایه مامانی و شما تعیین کرد.عروسکم 12روز دیگه تو از دل مامانی میایی بیرون .پا به این دنیا میزاری .همه منتظر اومدنت هستن و لحظه شماری میکنن. منو بابا حمید خیلی هیجان زده هستیم و خوشحال .بابا حمید همش میگه دخترم میاد خودشو برام لوس میکنه .بابایی همش میگه دختر بابایی پس منو بیشتر دوست داره .و کلی ازت تعریف میکنه .هنوز نیومده اینطوری تو دلش جا خوش کردی بیایی میخواد چیکار کنه .بابا حمید میگه آسمان برکت زندگیمون میشه .میگه آرامش زندگی دونفرمون از وقت اومدنش بیشتر شده .خلاصه کلی عاشقته و ازت تعریف میکنه.البته تو وروجکم هنوز نیومده کلی برا بابایی لاو میترکون...
8 مهر 1391