آسمانآسمان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

آسمان دختر خوشگل مامان و بابا

15ماهگی آسمانم

آسمان جانم سلام این چند وقت مامانی کلی تنبلی کرد و به وبت سر نزدم .البته این یه دلیلش بود .دلیل دیگش اینکه نتم به وب سایت نی نی وبلاگ وصل نمیشد و تازه مشکلش حل شده کلی بازیگوش و بانمک شدی .قبلا هرچی ازت میپرسیدیم میگفتی نههههههههههههه ولی الان وقتی میگم دختر خانمی باشه .باشه؟؟ میگی :چش (البته کار خودتو انجام میدی ) از امروز صبح یعنی 18 دی کلمه آیه به منعی بله هم می گی. در ششهریور رفتیم مشهد و مشهدی شدیم ++ الانم تازه از کیش اومدیم وکلی هوای عالی داشت کلی بهمون خوش گذشت و اخبار خوب دیگه ای هم هست   نمیذاری بتایپم و داری کلی حرصم میدی .پس فردا نگی برام خاطراتمو سیو نکردی منو بیچاره میکنی تا میرم سمت نتم ...
15 اسفند 1392

23 دی 92 و هفتمین دندون آسمان زیبااااااااااااااااااااااااااااااا

دخترم مبارک هفتمین دندونت باشه.توی سفر کیش بابایی به این اتفاق خجسته دست یافت که آسمان جان دندون کرسی فک پایین چپش در اومده و قرینه دندون کرسی پایین هم پیله کرده   (به خاطر اینکه نمیذاری پای نت بشینم تصمیم گرفتم اتفاقات هر روزتو توی پستها کوچیک بنویسم) از این که میبینم به بابایی خیلی علاقه داری خوشحالم چند روز پیش بابا حمید رفته بود حمام من رفتم پشت در حمام بلند گفتم حمیییییییییید آسمانم بیاد بشوریش من نمیرسم ببرمش حمام .بابایی هم گفت بذار 5 دقیقه بدش .به همین فاصله میرفتی در حمام میگفتی بابااااااااااااااااااا اییام و این کار یه ده دوازده باری تکرار کردی.وقتی هم که بابایی حمامت کرد تا من گرفتمت کلی برای بابا حمی...
15 اسفند 1392

آسمان 17 ماهه من

آسمان نازم شما در 17 ماهگی کلی دندون در آوردی ندون کرسی و نیش و کلا دهان خوشگلت پر شده از دندون به سبب همین خیلیییییییییییییییی بد غذا شدی و مامانی میکشی تا غذا بخوری همش میخوای شیر بخوری و رشد کارت بهداشتت شده اینجوری ------------------------- مامانی هرچی درست میکنه نمی خوری ولی تا دلت بخواد بازیگوش و پر تحرک هستی .چای داغ که باباجون میذاره رو لپت گریه نمی کنی و به بابا جون میفهمونی بازم منو بسوزون .یا بهش میگی که بچرخونت .با هم دیگه آب بازی زیاد انجام میدی حتی با یک لیوان آب .خونه باباجون هستی خیلی دوست داری بری تو پاسیو و حسابی با جوجو ها بازی کنی .کلا با باباجون ماجرا ها دارینااااااااااااااااااااااااا وقتی میگم...
13 اسفند 1392

حاجیه خانم آسمان حج بر شما مبارک

آسمان زیبای من در ١٤ ماهگی خداوند مهربون شما رو به خونه خودش دعوت کرد . و شما حاجیه خانم کوچولوی دل ما شدی ٣ بهمن ٩٢ اول به جده بعد اون ٧ الی٨ ساعت تو راه به سمت مدینه و بعد از ٥ روز اقامت در شهر پیغمبر مهربان خدا به سمت مکه رفتیم در مسجد شجره محرم شدیم و ٥ روزم در مکه بودیم و سپس به جده رفتیم و بعد دوباره اومدیم خونه خودمون همون جایی که با وجود و برکت تو دختر زیبای من جایگاه آرامشمون هست دختر بسیار خانم وصبوری بودی .خدارو شکر مریض نشدی .خداروشکر خوش سفری و با مشکلات سفر کنار اومدی و البته بسیااااااااااااار خوش اخلاق بودی تو مدینه هوا بسیار خوب بود و روزا و شبا میتونستیم بریم زیارت .والبته من و شما روضه رضوان زیارت کردیم .ب...
13 اسفند 1392

دخترم تولد یکسالگیت مبارککککککککککککککککککککککککک

این عکس اوضاع این روزای منه آنیتا و آسمان وقتی من و هانیه جون در کنار شما دوتا هستیم دختر گلها وقتی تنهاشون میذاریم با هم بازی کنن البته هردو تا از خجالت هم خوب برمیاینااااااااااااا دختر مهر وماه من یک بهار یک تابستان یک پاییز ویک زمستان را سپری کردی ازین پس همه چیز در جهان تکراریست به جز مهربانی   دختر زیبای من تولد رنگین کمونی زیبایی داشتی .دوتا تولد در 18 و 19 مهر برات گرفتیم که خداروشکر پرفکت بود الان دیگه بلند میشی و چند قدم راه میری لاغر شدی و کمی بد غذا (بابایی هرروز برات قلوه میگره چون تنها غذایی که میتونیم بهت بدیم بی دردسر :) )در ضمن بسیار بسیار شیطون شدی که با تحرک زیاد باعث شدی وزن کم کنی وروجک من...
16 آبان 1392

یازده ماهگی آسمان

آسمان زیبا و دوست داشتی مامان سلام.چیزی به یکساله شدنت نمونده ولی الان تو یازده ماهگی کلی کارای جالب انجام میدی .دندون 5م کنار دندون جلوییت از راست هم در اومد تو اوایل یازده ماهگی و دندون6م جلو سمت چپ هم از 25 شهریور شروع به در اومدن کرده. از 22 شهریور میتونی بدون اینکه دستت بگیری به جایی وایسی و خودتو چند دقیقه ای کنترل کنی. دیگه از نظر غذایی همه چی میخوری ولی وزن اضافه نکردی و دکتر گفت چون دندون در میاری و حرکت و جنب وجوشت زیاده نتونستی وزن اضافه کنی و جوجه موندی   وای آسمان نمیدونم از کدوم شیطنت هات برات بنویسم .از اونا که خیلی خطرناکه یا خیلی پچلیه یا خیلی خنده داره یااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
31 شهريور 1392

آسمان ودریااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 منو بارون منو دریا                منو آسمان صدا کن اسممو واژه به واژه              تو ترانه ها صدا کن دختر گلم .آسمان زیبا و دوست داشتنی من :با پاهای کوچولوت دیگه می تونی خودتو بلند کنی 28تیر اولین بار بابایی دید که داری بلند میشی و کلی ذوق کرد .این چقدر خوبه که تو رو داریم و هستی خدارو شکر. آسمان آخر تیر رفتیم شمال ویلای پدری من و بسیار بسیار بهمون خوش گذشت خداروشکر خانواده ده نفری ما همشون عزیزند همچون برگ گل .و خدا روشکر لطف و حمایت پدرم و خانوادم همیشه شامل حالم بوده .اول جاده چالوس وقتی سد امیر کبیر رو دیدی شروع ک...
1 شهريور 1392

ده ماهگی دخترم

الان که دارم برات مینویسم دخترمن 10 ماه و 14 روزه هستی. شیرین دوست داشتی و باهوش .   میدونی آسمانم شما در روز 26 مرداد سومین دندونت ( نیش سمت چپ از بالا )توسط بابایی دیده شد مامانی جانم کلی اذیتت کرد تا بیرون زد دیروز 30 مرداد ماه هم چهارمین دندونت( از بالا دندون جلوسمت راست) در آمد .و خداروشکر تورم لثه هات کم شد . دختر زیبای من از رشد جسمیت که بگذریم واقعا محشر شدی کلی باهوش شدی دستتو به بلندی میگری و بلند میشی کف پاتو کامل میذاری زمین و شروع میکنی به راه رفتن و با تکیه دادن به میز و مبلها تعادل خودت حفظ میکنی عین یک موش کوچولو خودتو از لا به لای میزها رد می کنی . جملات زیادی رو به کار میبری :تو اوایل تیر دوتا جمله میگ...
1 شهريور 1392